خلاصه داستان: تابستان 1941: هیتلر غیرقابل توقف به نظر می رسد و به اتحاد جماهیر شوروی حمله می کند. کاروان کشتی های باری با مواد جنگی سفر خطرناک خود را به مورمانسک آغاز کردند. ملوانان معمولی که با برتری آلمان در دریای یخی قطب شمال روبرو هستند و جان آنها در خطر است.
خلاصه داستان: ریچارد در حالی که در دریاچه ای بزرگ در شمال آفریقا زمستان می گذراند، متوجه می شود که این بار چنین وظیفه شرافتمندانه و مسئولانه ای مانند هدایت پرواز به او سپرده نخواهد شد.
خلاصه داستان: برای فوق العاده شدن لازم نیست ابرقهرمان باشید. هدویگ لباس ابرقهرمانی بابا را کوچک کرده است، بنابراین اکنون دیگر نمی تواند ابر شیر باشد. هدویگ گیمر دست و پا چلفتی است، اما وقتی پدر پسر عموی آدریان را به عنوان قهرمان بعدی انتخاب می کند، هدویگ باید...